فلک را اين همه تمکين نباشد

شاعر : سعدي

فروغ مهر و مه چندين نباشدفلک را اين همه تمکين نباشد
عجب گر دامنش مشکين نباشدصبا گر بگذرد بر خاک پايت
يکي در خوشه‌ي پروين نباشدز مرواريد تاج خسروانيت
که تا باشد خلل در دين نباشدبقاي ملک باد اين خاندان را
از آن بيچاره‌تر مسکين نباشدهر آن کو سر بگرداند ز حکمت
بزن تا بيدقش فرزين نباشدعدو را کز تو بر دل پاي پيلست
وگر باشد چنين شيرين نباشدچنين خسرو کجا باشد در آفاق
که هيچش دوست بر بالين نباشدخدا را دشمنش جايي بميراد